چه ایده هایی به کسب و کارهای موفق تبدیل میشوند؟ آیا ایده ها حتما باید بکر باشند تا به موفقیت برسیم؟ این پست را دنبال کنید تا با چند مثال این موضوع برای شما شفاف شود.
گاهی ایده های بکر انقلابی در حوزه فعالیت خودشان ایجاد میکنند و این ایده های بکر زندگی صاحبانشان را اصطلاحاً از این رو به اون رو میکنند.
اما همیشه این اتفاق نمی افتد و یک وقت هایی حتی یک کپی خوب از یک ایده خوب هم همین کار را انجام می دهد. حتی میشود مثال هایی زد که یک ایده بکر به شکست منتج شد اما یک ایده کپی به موفقیت بالایی رسیده است.
پس تفاوت در چیست؟ اصلاً ایده بکر باشد بهتر است یا کپی؟
اصل سوال قبل اشتباست! ایده چه بکر باشد چه کپی، باید یک نیاز واقعی را برطرف کند و آن 5 ویژگی ایده های پولساز را که در یکی از پست های قبل گفتیم داشته باشد. حتما آن پست را ببینید.
مثلاً اسنپ یا تپسی از اوبر کپی کردند و خیلی هم موفق هستند. اکثر کسب و کارهای موفق فعلی یک کپی از کسب و کار های موفق دیگر هستند. پس حتی کسانی که از یک کسب و کار موفق کپی میکنند ممکن است موفق شوند فقط باید درست کپی شوند. درست کپی کردن یعنی چی؟ اینو بذارید توی یه پست دیگه بهتون بگم. اما شما یه نگاهی به چینی ها بندازید ببینید چطور از کپی کردن به موفقیت هایی رسیدند که الآن خودشان هم حرفی برای گفتن دارند. مثلاً وضعیت خوردرو سازی 10 سال پیش در پین را با الآن مقایسه کنید. مطمئن باشید چند سال آینده حرف های بیشتری برای گفتن دارند اما ما چطور؟
بگذریم… برگردیم به بحث خودمان. پس کپی کردن اگر روی اصول باشه نه تنها بد نیست بلکه خیلی هم خوبه و برعکس اگر ایده ای بکر باشه اما اگر آن پنج ویژگی ایده های پولساز را نداشته باشد ممکن است به موفقیت نرسد. گهگاهی حتی جا انداختن یک ایده بکر کار سخت و هزینه بری است اما این را هم در نظر بگیرید که اگر یک ایده بکر و مناسب باشد و خیلی خوب آنالیز شده باشد احتمال رشد کسب و کار مربوط به آن بسیار بیشتر خواهد بود.
شما چطور؟ توی کامنت برای ما بنویسید کپی را می پسندید یا ریسک یک ایده بکر را؟